تابستونه و گرما و کولر و چیزی که می چسبه الان کتاب خوندنه .حالا دوباره به من نگید که در حال مبارزات خیابانی نمیشه کتاب خوند.من اصولا میرفتم کتکم رو میخوردم بعد بر میگشتم بقیه رمانم رو میخوندم.اینقدر حال میده! امتحان کنید…دلم برای رمان هام تنگ شده…یک سری رمان هست که ده باری خودنم و باز هم دلم میخواهد بخوانمشان . چند تاییش را مینویسم اگر حال و حوصله داشتید بخرید و به جای من بخوانید
.اجاق همیشه روشن: اثر امی تان
مادرها ، دخترها اثر امی تان
مثل اب برای شکلات : لورا اسکوئیول
. قلعه مالویل: روبر مرل
.خانواده من و بقیه حیوانا ت : جرالد دارل
. دنیای کوچک دن کامیلو : جوانی گوارسکی
.از عشق و شیاطین دیگر:مارکز
.هیچ یک از انها باز نمیگردند :البا دسس پدس
قصه های قر و قاطی جلد اول (خل خلی ها ،بچه مثبت ها و دوست جون ها ): خولیو کورتاسار (باور کند چون ترجمه خودمه نمیگم.خیلی باحاله .وگرنه هر سه جلد ترجمه خودمه!
فرا تر از بودن :کریستین بوبن
اگر دلتان کتاب هایی کمی جدیتر میخواهد:
گفتگو در کاتدرال: ماریو بارگاس یوسا(ترجمه عبدالله کوثری)
صد سال تنهایی :مارکز(فقط ترجمه بهمن فرزانه)
سه داستان عاشقانه : ایوان تورگنیف
خواب عمو جان : داستایوفسکی
غریبه در شهر :غلامحسین ساعدی
مرگ کسب و کار منست:روبر مرل
از ره رسیدن و بازگشت: ارتور کویستلر
خزه …(نویسنده را یادم نمی اید .اما مترجم شاملوئه )
بهتان قول میدهم پشیمان نمیشوید!